نقش هایی که ما در زندگی بازی می کنیم و دروغ هایی که اول از همه به خود می گوییم و خودمان باور می کنیم، بازیگری افراد در نقش هایشان و جدی گرفتن هر نقش توسط فاعل آن و در مرکزیت بودن خودش در داستان زندگی اش و تکرار این
موضوع جالب در مورد یک زوج این بود که هر دوی آنها به سن کهولت رسیده بودند و از سنین نوجوانی همدیگر را می شناختند و به هم علاقمند بودند ، تقریبا از سن پانزده سالگی یالوم و این عشق بیش از شصت سال دوام آورده بود و هر دو
کتاب مرغی که آرزوی پرواز داشت، ماجرای مرغی بود که برای زندگی وبرای رسیدن به آرزوهایش جنگید و در تمام طول زندگی اش برای این هدف تلاش کرد، و البته زندگی اش پر از فراز و نشیب و ناملایمات ریز ودرشت بود.
کتاب مامان و معنای زندگی کتابی روانکاوانه از نویسنده ی معروف، که سبک نویسندگی او، باز کردن و پرداختن به موضوعات مهم روانشناسی در قالب داستان است.
در این داستان، احساسات افراد واضح هستند و نویسنده به خوبی در مورد آن ها صحبت کرده است و اگر می خواسته، روشن کرده است که در پس یک اقدام از یک شخصیت، چه احساس و نیتی نهفته است.
اتفاقاتی که برای یک راننده ی گم شده در جاده، در نیمه شبی در ناکجا آباد را بیان میکند، کافه ای که ظاهرا به دلیلی معنایی سر راه او قرار گرفته بود تا نقطه ی عطفی در زندگیش باشد.