جلد اول کتاب هوشمندان سیاره ی اوراک را درست در سنین نوجوانی خواندم و بسیار لذت بردم ، وجود سیاره ای نامریی درست در نزدیکی زمین و اتفاقاتی که ماجراهای داستان را می سازند ، برایم به اندازه ای جذابیت داشتند که تا سن چهل سالکی هم آن را از یاد نبرده بودم وتصمیم به خرید آن گرفتم .
خیلی وقتها داستان هوشمندان سیاره ی اوراک را به یاد می آوردم و همیشه در نظرم یک داستان خوب می آمد ، وقتی دوباره خواندم ، متوجه شدم که خانم فریبا کلهر که نویسنده ی کودک و نوجوان است ، با دقت و حوصله سعی در فرهنگ سازی یک سری مفاهیم برای کودکان و نوجوانان را دارد ، باورهای مذهبی و اعتقادی رایج در آن دوره ، اخلاق مداری ، توجه به روح آدمی و…
نوجوان که بودم ، معیار های او برای معرفی یک انسان با روح بزرگ ، با عقلم بیشتر جور در می آمد و وقتی در بزرگسالی دوباره کتاب را خواندم ، با خودم بارها مرور می کردم که اگر من می خواستم انسانی را با روح بزرگ و متمایز با انسانهای دیگر معرفی کنم ، معیار هایی مثل اینکه او حساس است و از صدای بلند و عصبانیت افراد زود گریه اش می گیرد و هرجا که کم می آورد به آن موجود نامرئی به نام ” خدا ” به آن شکل پناه می برد و به او دیکته می کند که چه کاری برای بهتر شدن امور انجام بدهد و یا مهم ترین تصمیم زندگی اش را بر اثر راهنمایی ای که در خواب می بیند بگیرد، را به عنوان برتری اش در نظر نمی گرفتم، حالا که قرار است زحمت این را به خود بدهم که یک انسان کامل و خاص را معرفی کنم ، چرا نصفه و نیمه و حتی نادرست؟
موضوع داستان را بسیار جذاب یافتم و از دوباره خواندنش و خواندن فصل دوم که در نوجوانی از آن بی نصیب مانده بودم ، لذت بردم . داستان غیر قابل پیش بینی و مناسب نوجوانها بود و من فکر میکنم نوجوانهای امروز هم حتما از خواندن آن لذت خواهند برد ، طوریکه من فصل دوم را که آخرش را نمی دانستم با شور و سرعت بیشتری خواندم تا آخر قصه را زودتر متوجه شوم ، در مجموع داستان هوشمندان سیاره ی اوراک را دوست داشتم ، هم به دلیل موضوع جالب آن و هم به دلیل موضوعاتی که چالش زندگی انسانها هستند که بر این موضوع تاکید دارد که توجه به روح آدمی به عنوان موضوع مهم تر نسبت به جسم بسیار مهم است.
نویسنده نگاهی بدون تعصب به انسان بعنوان اشرف مخلوقات دارد مثل اینکه در داستان ازموجوداتی می گوید که در نزدیکی ما قرار دارند ولی عیب و ایراد های زمینی ها را ندارند و خودشان هم کامل نیستند و بدون تعصب به اینکه کدام دسته بر دیگری ارجح هستند داستان را ادامه می دهد و انتهای داستان هم همه چیز معقول و باور پذیر به پایان می رسد.
احتمالا هر از گاه که دلم برای حال و هوای خیالی تنگ شود ، کتاب را دوباره مرور خواهم کرد و خواندن آن را به هر کسی که به موضوعات تخیلی و فرازمینی علاقمند است ، توصیه می کنم ، به خانم کلهر به خاطر خلاقیت در تخیل دنیایی که وجود نداشت و ربط دادن آنها به چیز هایی که در زمین وجود دارند و منطقی جلوه دادن موضوعات ( به این شکل که مثلا برای اختراعی که وجود خارجی ندارد ، توضیح واستدلالی بیاورد که خواننده بتواند آن را تصور و تخیل کند و ذهنیتی باور پذیر در ذهن بیاورد و با داستان همراه شود ) آفرین می گویم .