کمک گرفتن از روزمرگی ها در ارتقای کیفیت زندگی

روزمرگی ها یا به عبارتی روتین های روزانه ی ما اعمالی هستند که ما به صورت تکراری در حال انجام آنها هستیم و اغلب از تاثیر شایان آنها بر کیفیت زندگی خود بی خبر هستیم، همانطور که قبلا در مقاله ی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه اشاره کردیم، اعمال بر اثر تکرار از ضمیر خودآگاه ما وارد ناخودآگاه می شوند و بعد از مدتی ما به صورت اتوماتیک آنها را انجام می دهیم و حتی در حین انجام آنها توجه دقیقی به آنها نداریم ، مثلا به عادت قدیمی صبح ها مسواک می زنیم، صبحانه می خوریم و یا ممکن است به جای صبحانه یک لیوان شیربهمراه کیک بخوریم و به محل کار یا مدرسه یا دانشگاه برویم، حتی در بعضی شهر ها و فرهنگ ها ممکن است از غذاهای سنگین مانند گوشت قرمز و جگر برای وعده ی صبحانه استفاده کنند ، هر کدام از این انتخاب ها بعد از مدتی برای فرد به صورت عادت در می آیند و دیگر به آنها فکر نمی کند، درحالیکه در همین مثال ساده می توان گفت فردی که شیر و کیک را به عنوان صبحانه انتخاب می کند، با فردی که ترجیح می دهدد صبحانه گرم بخورد و یا کسی که یک بشقاب میوه را برای صبحانه اش انتخاب کرده است، با کسی که در وعده ی صبحانه اش گوشت قرمز و جگر مصرف میکند، تفاوت های اساسی درموضوعات دیگر زندگی شان دارند و باید گفت انتخاب صبحانه ی آنها در شخصیتی که دارند و از خود ساخته اند تاثیرگذار است، و جالب است بدانید همین افراد با آوردن آگاهی در روزمرگی هایشان و ایجاد تغییر در همین یک عادت نامبرده می توانند خروجی و نتیجه ای که در زندگی شان دارند را تغییر دهند، مثلا فردی که هر صبح گوشت قرمز می خورد را با فردی که هر روز صبح یک بشقاب میوه می خورد، مقایسه کنید، احتمالا فردی که گوشت قرمز را انتخاب کرده است دچار دردهای مفصلی و خشکی مفاصل است و خلق و خوی خشن تری را نسبت به مورد مثال زده شده ی دیگر داراست و همین فرد با ایجاد تغییر در صبحانه اش بعد از مدتی شاهد سلامتی بیشتردر جسم و ملایمت بیشتردر خلق و خوی خود خواهد شد. بیایید یک عادت دیگر را به عنوان روتین زندگی در دو فرد متفاوت مقایسه کنیم تا موضوع بیشتر برایتان جا بیفتد:

فردی را در نظر بگیرید که در منطقه ای سرسبز و یا طبیعی زندگی می کند و هر روز به نوعی با طبیعت ارتباط می گیرد ، ساکنین جنوب کشور خودمان را در نظر بگیرید که هر روز با دریا ارتباط دارند و در معرض انرژی های طبیعت قرار دارند، یا فردی که در یک روستا زندگی میکند ، هر روز درخت و سرسبزی طبیعی را می بیند، هر روز صدای پرندگان را می شنود و هرروز می تواند در فضای آزاد تنفس کند، ساعتی را در زیر درختی بنشیند و مدیتیشن کند، این فرد را با کسی مقایسه کنید که در شهر و در یک آپارتمان چهل متری زندگی میکند و تمام آنچه که می بیند، ماشین و ساختمان و ابزار های دیجیتال و … هستند و بسیار بسیار از طبیعت و اجزای آن دور است، این افراد قطعا تفاوت های اساسی در خلق و خو و آرامش ذهنی شان دارند، حتی خود شما در سفر به یک روستای ساکت و آرام و یا هر سفر با کیفیت دیگری، احساس آرامش و رهایی را در ذهن و بدن خود احساس کرده اید و ناگفته پیداست که حتی محیط پیرامون ما و محل جغرافیایی که برای زندگی انتخاب کرده ایم نیز در حال و هوا و وضعیت سلامت و کیفیت زندگی ما تاثیرگذار هستند.

حال بیایید موضوع روتین ها و عادات روزانه را در دو فرد با شرایط جغرافیایی یکسان بررسی کنیم، فرض کنید دو فرد در یک کلان شهر و در موقعیت های مالی و اقتصادی مشابه زندگی میکنند، فرد شماره یک صبح ها ساعت 6 از خواب بیدار می شود و شب ها ساعت 10 الی 11 به رختخواب می رود، ، ورزش می کند، مدیتیشن و یا تمرین های تنفسی انجام می دهد،  هر روزدوش میگیرد، کارها و برنامه های روز پیش رویش را یادداشت میکند، صبحانه  می خورد، دندانهایش را مسواک می کند، ساعت هایی از روز را بدون وقت گذراندن در فضای مجازی، مطالعه می کند، برنامه ها و فیلم های با کیفیت می بیند، برای زمانش ارزش قائل است و تمایل ندارد روزهایش را فقط برای گذران وقت و به بطالت بگذراند  و وقت کشی کند، برای زندگی و روزهایش برنامه و هدف دارد و به دنبال استفاده ی خوب و مطلوب از زندگی اش است، با افراد آرام و غیر سمی معاشرت دارد، به دنبال جستجو در زندگی افراد نیست ، گاه گاهی کنسرت های فاخر می رود، به موسیقی هایی گوش میکند که فرکانس آنها ایجاد پریشانی نمی کند، جمعه ها به کوهنوردی یا یک فعالیت مفرح فیزیکی می پردازند و روز های تعطیل را به وقت گذرانن با خانواده سپری میکند. تفریحاتش ورزش و طبیعت گردی ومعاشرت با افرادی است که به ارتقای سطح زندگی اش به نوعی کمک میکنند و به طور کلی بیشتر مشغول امورات خودش و زندگی خود و ارتقای کیفیت زندگی خود و اطرافیانش است.

فرد شماره 2 شب ها تا دیر وقت و گاهی تا نزدیک صبح بیدار می ماند و وقتش را در شبکه های اجتماعی به بطالت می گذراند، بیشتر اوقاتش را گوشی به دست و در حال رفرش کردن صفحات مجازی اش است، تمایلی به ورزش و خوردن صبحانه و یا غذای سالم ندارد، در زندگی هدف مشخصی ندارد و انتخاب های روزانه اش بیشتر جنبه ی وقت گذرانی و کشتن زمان را دارد ، از تنهایی خود بیزار است و با هرکسی معاشرت می کند، چون فرار از تنهایی و گذران وقت برایش بر هر انتخاب دیگری ارجح است، صبح ها دیر از خواب بیدار می شود ، تعطیلات و اوقات فراغت خود را به نوشیدن الکل و استفاده ی بی رویه از دخانیات می گذراند، روز های تعطیل را فقط می خوابد، از زندگی و از کارش رضایت ندارد و ….

این مقایسه نشان می دهد که انتخاب های این دو فرد بر کیفیت زندگی شان و احساس رضایت و امید به زندگی یا احساس شکست و کسالت و ناکامی شان تاثیر گذار است.

نتیجه می گیریم این عادت های روزانه سبک زندگی ما را می سازند ، شخص اول قطعا دارای عادت های مفید زیادی نظیر خوشرویی، خوش قولی، اندام متناسب و آرامش روان بیشتری است و شخص دوم مبتلا به انواع بیماری ها پرخاش ها ، تنبلی، بی انگیزگی و حتی بی پولی خواهدبود.

به یاد داشته باشید که ابر انسانها نیز تغییرات زندگی خود را با تغییر در عادتهای زندگی خود ایجاد کرده اند، هرگز یک ابر انسان را نمی بینید که تا حوالی ظهر بخوابد ، به تنبلی و بیکاری عادت داشته باشد و کارهای روزانه اش را بی حساب و کتاب و باری به هر جهت انتخاب کند، به طور کلی عادت های زندگی ما بر دامنه ی وسیعی از ابعاد زندگی مان نظیر سلامت جسمی، سلامت روانی، شرایط اقتصادی، بهره وری، امید به زندگی و … تاثیرگذار خواهند بود. پس نتیجه میگیریم که ایجاد تغییر و اصلاح سبک زندگی در کوتاه مدت و بیش از آن در دراز مدت بر کیفیت زندگی مان موثر هستند و این خود ما هستیم که در هر مرحله با انتخابهایمان در حال ساختن زندگی با کیفیت یا بی کیفیت برای خود هستیم. حال شما می توانید خودتان با تفکر تغییراتی را در عادات و روتین های زندگی تان ایجاد کنید برای این کار بهتر است نکات زیر را در نظر بگیرید:

  • روتین های واقع بینانه ایجاد کنید : انتظارتان از خود را در حد طبیعی و معقول در نظر بگیرید و روتین های سختگیرانه را که احتمال انجام آنها در طول مسیر توسط خودتان پایین است را انتخاب نکنید، این کار تنها شما را نا امید و دلسرد می کند، حتی برای داشتن عادت هایی که هر کسی از عهده ی انجام آنها بر نمی آید و اصطلاحا روتین های سخت، باید از روتین های ساده تر شروع کنید و کم کم سختی آنها را بالا ببرید
  • اگر کار انفرادی برایتان سخت است تمرینات گروهی ایجاد کنید و در گروه به یکدیگر انگیزه بدهید
  • اگر زمانی موفق به انجام عادت هایی که برای خود در نظر گرفتید نشدید و دلیل قابل قبولی برای آن داشتید خود را سرزنش نکنید
  • هر روز برای انجام کارهای جدید و ایجاد عادت های مفید از خودتان تشکر و خود را تشویق کنید.

اگر تدارک برنامه های روتین روزانه برایتان سخت است می توانید از برنامه روتین پیشنهادی ما استفاده کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *