این کتاب را با سرعت بالایی خواندم و بیشتر آن را صبح های زود و در تمرینی که برای سحرخیز ماندن خودم داشتم مطالعه کردم ، تمرین این بود که صبح زود که از خواب بیدار می شوم حتما 20 دقیقه کتاب بخوانم و این دلیلی بر خواندن با سرعت بالای این کتاب بود ، دلیل دوم جذابیت خود کتاب بود و خیلی از اوقات باعث میشد من کتاب را بیش از زمان تعیین شده در دست بگیرم و بخوانم و خیلی زود آن را تمام کردم .
کتاب کافکا در کرانه یکی از رمان های مشهور هاروکی موراکامی است که از همان صفحات اول من را به خود جذب کرد ، من داستانهایی که چند موضوع را از زمانها و مکانهای مختلف آغاز میکنند تا این داستانها جایی در میانه یا پایان قصه به هم برسند را دوست دارم . این رمان چنین سبکی دارد و سه داستان را از سه جهت دنبال می کند تا آنها در میانه به هم ارتباط پیدا کنند و موضوعات آنها در هم گره بخورد. موضوعاتی که نویسنده انتخاب کرده ، همگی جذاب هستند ، پسر نوجوانی که از خانه فرار کرده ، بیهوشی ناگهانی گروهی از بچه های یک مدرسه در یک گردش علمی و پیرمردی که استعداد حرف زدن با گربه ها و پیشگویی اتفاقات غیر قابل باور را دارد …. هرکدام بتنهایی موضوع جذابی هستند و نویسنده با هنرمندی موضوعات را به اندازه ی کافی پرورانده است و آنها را برای مخاطب جذاب تر کرده است و خواننده ی مشتاق می خواهد به سرعت در داستان پیش برود تا ارتباط وقایع را با یکدیگر پیدا کند .
ازنظر من آقای موراکامی در داستانهایش از تجارب معنایی صحبت می کند که خودش هم آنها را تجربه کرده است و عالم معنا و بعد برتر وجود برای او حایز اهمیت هستند و در داستانهایش به شکل پنهان و آشکار به این موضوع می پردازد ، به عقیده ی من چون ایشان به اندازه ی کافی با خودشان وقت گذرانده اند تا خود حقیقی و درونی شان شروع به سخن گفتن کند ، داستان هایی با تم معنایی می نویسند ، البته شاید حتی خود ایشان هم اعتقاد نداشته باشند که داستانهایشان بعد عمیق معنا را دارا هستند ولی چون جستجوگری ذاتا در درون انسانها وجود دارد و چون این مقوله مورد علاقه ی شخص من است ، من می توانم رد آن را در هر جا که باشد ببینم و دنبال کنم ، قسمتهایی از داستان که احتمال وقوع آنها در دنیای فیزیکی ما صفر است اما نویسنده با ایمان و اعتماد از آنها می نویسد ، گویا که واقعا اتفاق افتاده اند گواه بر این مدعا است که او دارد با زبان نمادین صحبت می کند ، و این زبان نمادین را تقریبا از ابتدا تا انتهای داستان حفظ می کند ، بطوریکه برای دریافت منظوری که نویسنده دارد ، در پایان داستان نیاز به تفکری عمیق و البته نشانه شناسی است ، او در این داستان به طرز هنرمندانه ای حتی زمانهای مختلفی که با هم تلاقی ندارند را به هم پیوند زده است و من به شحصه از خواندن آن بسیار لذت بردم .
موضوع داستان جذاب است و جذاب نیز نوشته شده است و در پایان آن رضایتی از خواندن کتاب را برای خواننده به ارمغان می آورد . این کتاب ارزش بیش از یک بار خوانده شدن را دارد و هر فرد کتابخوانی که آرشیوی از رمان های مشهور و در عین حال ارزشمند را جمع آوری میکند باید آن را در کتابخانه اش داشته باشد. خواندن این کتاب را به دوستداران کتابی که به دنبال پایان واضح روشن از رمان ها نیستند و به برداشت های آزاد از رمان ها و فیلم ها علاقه دارند توصیه میکنم .