کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟

این کتاب کوچک که می شود آن را در یک نشست خواند ، به صورت داستانی به یک حقیقت موجود در شخصیت بشر اشاره دارد ، و بسیار واضح به ما میگوید که ما چندین شخصیت در درونمان داریم که هر کدام نقطه ضعف ها و نقاط قوت مخصوص به خود را دارند و در زندگی و به خصوص مواجهه با شرایط بحرانی ، چه بر سر آنها می آید و آنها چه بر سر ما می آورند و خواندن این کتاب به خواننده این یادآوری را می کند که :

آها دلیل تعلل من ، دلیل موفقیت من ، دلیل درجا زدن من و دلیل ماندن در موقعیت های اشتباهی و … در مورد موضوعی خاص از وجود کدام شخصیت غیر متعادل درون من  نشات گرفته است . وقتی این کتاب را خواندم متوجه شدم که همه ی ما از وجود این شخصیت ها دردرون خودمان با خبر هستیم و نکته ای که تولید مشکل می کند این است که متوجه نمی شویم در یک مواجهه کدامیک از آنها روی کار آمده اند و زمام امور را به دست گرفته اند ، اگر آن شخصیت درست روی کار آمده باشد ، موضوعی که با آن درگیر هستیم تحت کنترل شخصیت درست خوب پیش می رود و همه چیز خوب خواهد بود اما اگر شخصیت نادرست روی کار آمده باشد اوضاع بغرنج می شود ، امورات سخت میگذرند و ما احساس گرفتار شدن می کنیم و یا به انکار موضوع پیش آمده میپردازیم و در کلافی که خودمان دور خودمان تنیده ایم بیشتر و بیشتر گرفتار می شویم.

کتاب پیچیدگی خاصی ندارد و بسیار ساده و واضح روایت شده است و نام انتخابی شخصیت ها هم بر وضوح داستان می افزاید . تنها نکته ی قابل ذکر من این است که امیدوار باشم در مواجهه با شرایط تغییر ، به یاد این چهار شخصیت بیفتیم و ببینیم کدامشان زمام امور را به دست گرفته اند و ما را به کجا میبرند ، با این یادآوری ها کمتر گمراه و سردرگم می شویم و نسبت به تغییرات پیرامون مان آگاهانه رفتار می کنیم .