در قسمت قبل درباره ی دلایل بروز و پیامدهای حسادت صحبت کردیم و متوجه شدیم که این احساس غریزی هشداری به ما در جهت دور شدن از استعداد های شخصی مان می دهد و باید تلنگری باشد تا خود را دوباره به مسیری که از آن منحرف شده ایم وارد کنیم، در ادامه با ما همراه باشید تا شما را با راهکارهایی عملی در این مقوله آشنا کنیم.
راهکارهایی برای درمان حسادت
برای درمان حسادت، نیاز به یک همدلی و همکاری درونی داریم که به ما کمک کند تا این احساس را به ابزاری برای رشد و تعالی خود تبدیل کنیم. اگر با نگاهی امیدوارانه به این پدیده بنگریم، درمییابیم که شناسایی به موقع حسادت در درونمان میتواند به ما کمک کند تا از آن به عنوان زنگ خطری برای بیداری و آگاهی استفاده کنیم. حسادت، پدیدهای است که در وجود بسیاری از انسانها نهفته است و تنها با درک و درمان آن میتوانیم از چنگال آن رهایی یابیم. در ادامه، به بررسی نکات کلیدی برای درمان این احساس خواهیم پرداخت:
– پذیرش وجود حسادت و عدم انکار آن
تنها به این دلیل که این احساس یک غریزه ی نادرست است نبایستی به انکار آن بپردازیم، انکار چیزی را درمان نمی کند فقط مانند پاک کردن صورت مساله بوده، درحالیکه مشکل به قوت خود باقی است و عوارض حسادت در جایی دیگر گریبانمان را خواهد گرفت.
– بررسی چگونگی شکلگیری حسادت در نخستین مراحل
اگر با خودمان صادق باشیم و به احساساتمان با دقت کافی توجه کنیم، دریافت خواهیم کرد که این حس حسادت اولین بار بر اثر چه موضوع یا شرایطی در درون ما شکل گرفته است
– تحلیل واکنشهای فردی در مواجهه با حسادت
مانند فردی که دارد از بیرون به یک موضوع نگاه می کند به خودمان نگاه کنیم و ببینیم که بعد از بروز حسادت چه واکنشی از خود بروز دادیم که ممکن بود در شرایط عادی حتی مورد پسند یا تایید خودمان واقع نباشد.
– پذیرش تفاوتهای فردی انسانها
همیشه مقایسه خود با دیگران بخصوص مقایسه با افراد بالاتر از خود ( در هر زمینه ای) احساسی از عدم موفقیت یا شکست را در انسان به وجود می آورد که همین احساس در مرحله بعد منجر به بروز حس حسادت خواهد بود، ما مجاز هستیم که تنها خودمان را با خودمان مقایسه کنیم و چنانچه پیشرفتی در هر زمینه ای داشتیم آن را ببینیم و بابت آن از خود ممنون باشیم.
– رعایت تفکر عادلانه در واکنشها
سعی کنیم در درون خودمان وقایع را به قاضی عادل درون بسپاریم و اگر ناخواسته واکنشی ناهنجار و نادرست نسبت به موضوعی داشتیم، آن را ببینیم و در صدد توجیه رفتار اشتباه خود بر نیاییم.
-پذیرش تفاوتهای فردی
اگر قلبا و عمیقا نسبت به تفاوت های خود با دیگران پذیرش داشته باشید دیگر در مواجهه با شرایط متفاوت زندگی دیگران احساسی از حسادت از درون شما برنخواهد خواست. یکی از گامهای مؤثر در درمان حسادت، پذیرش تفاوتهای غیرقابل انکار انسانها است. این پذیرش به شما کمک میکند تا به جای تمرکز بر غرایز، بر درون خود متمرکز شوید و قابلیتهای منحصر به فرد خود را کشف کنید. حسادت معمولاً ما را به سمت دیگران و دیدن موفقیت های آنها سوق میدهد و این تمرکز میتواند به ما آسیب بزند. به زبان ساده، عدم پذیرش تفاوتهای فردی باعث از دست رفتن فرصتهای پرورش استعدادها و آرامش درونی میشود.
در زمان بروز حسادت چه کار کنیم؟
اولین قدم در مواجهه با حسادت، سکوت و تفکر است. سعی کنید دلیل حسادت را در خود بیابید. برای این کار، ابتدا باید به نقطه تحریک شده در درون خود پی ببرید. با خود بیندیشید این موضوع به چه قسمتی از من آسیب زده است؟ به شخصیت من، غرور یا عزت نفس و … سوالاتی که در ادامه آمده، نمونههایی از احساسات مشترک در زمان بروز حسادت هستند:
– آیا به استعدادهای دیگران حسادت میکنید؟
– آیا به نوع گفتار و تفکر خود اهمیت نمیدهید و در عوض انتظار رفتار شایستهای از دیگران دارید؟
– آیا احساس میکنید دیگران به اندازه کافی به شما احترام نمیگذارند؟
– آیا به نوع زندگی دیگران غبطه میخورید؟
– آیا اعتقاد دارید که دیگران خوششانستر از شما هستند؟
– آیا فکر میکنید زندگی باید همه نعمتهای خود را بیدریغ به شما بدهد؟
– آیا تلاش و کوشش افراد موفق را بیفایده میدانید؟
یکی از دلایل اصلی حسادت، عدم وجود یک جهانبینی کامل و منحصر به فرد در انسانهاست. با مطالعه زندگی انسانهای موفق، درمییابیم که آنها با نگاهی متفاوت به زندگی نگریسته و به دلیل همین نگرش خاص، توانستهاند چهارچوبهای هنرمندانه و اهداف خلاقانهای را در زندگی خود بنا کنند. بنابراین، برای درمان حسادت، نیاز به نگرشی متفاوت و هنرمندانه داریم تا از این دریچه جدید به زندگی بنگریم و به پرورش استعدادهای خود بپردازیم.
کشف استعدادهای فکری، احساسی، فیزیکی
می دانیم که تمرکز بر استعدادها و نبوغ ذاتی با درمان بسیاری از واکنش های غریزی و حرکت به سوی آرامشی خردمندانه مترادف است. بنابراین به بررسی استعدادهای خود بپردازید. آیا شما دارای استعدادهای فکری منحصر به فردی نظیراستعداد در ریاضی، هندسه تحلیلی، درک قوانین پیچیده فیزیک و شیمی، تحلیل رفتاری انسانها، حافظه قدرتمند، تخیلات قوی، ایده پردازی و… هستید؟
هر یک از این استعدادها را درباره خود مورد تحلیل و بررسی قرار داده و به طور جداگانه یادداشت نمائید و برای ورود به آنها اقدام کنید. در قدم بعدی باید به کشف استعداد های احساسی در خود بپردازید. به عنوان مثالهایی از این دست می توان به استعدادهایی نظیرمحبت و خیرخواهی جمعی، رعایت عدالت و مساوات برای همه انسان ها، میل به هماهنگی با طبیعت و زیبایی های آن، داشتن حس شنوایی و لامسه ای بسیار قوی وعمیق، درک روشن قوانین جهان هستی، جاری کردن کلماتی زیبا به طور ناخودآگاه در هنگام گفتار و… اشاره کرد.
تمرکز و پرورش هر یک از این استعداهای احساسی یا فکری می توانند به شما آرامشی بسیار عمیق و همچنین نگرشی متفاوت و هنرمندانه به زندگی دهند و حواس تان را معطوف به فضیلت های شایسته انسانی نمایند. این تمرکز و پرورش ممکن است تا سالها به طول انجامیده و در یکی از این سالها شما ناگهان به خود می آئید و می بینید که غریزه حسادت تا حد زیادی درمان شده و دیگر نیروی محرکه اصلی شما در زندگی نیست بلکه معیارهای شما برای انتخاب در زندگی شخصی و اجتماعی دارای تفاوت هایی قابل تحسین شده است.
بررسی استعدادهای فیزیکی
استعدادهای فیزیکی از زیر مجموعه های استعدادهای احساسی و فکری می باشند که معمولا شامل استعداد در ورزش، موسیقی، بازیگری، هنرهای دستی یا تجسمی و… می باشند. ورود به دایره هنر و درک همه جانبه آن و جاری کردن هنر و شعور در زندگی می تواند آرامشی مثال زدنی برای انسان به ارمغان بیاورد. پرورش استعدادهای هنری این قابلیت را داراست که درون انسان را ظریف و حساس کرده و نسبت به انتخاب شایسته ترین رفتارها هشیار گرداند. همین موضوع به شکلی عمیق بر نا خودآگاه شما تاثیر گذاشته و می تواند عزت نفس را در انسان به زیباترین شکل ممکن پرورش دهد.
جمع بندی
به عنوان سخن پایانی درباره حسادت باید بگوئیم که حسادت به شکلی کاملا اتوماتیک انسان را دچار شرطی شدگی خواهد نمود و پدیده شرطی شدگی، آدمی را تبدیل به دستگاهی ناخودآگاه با تنظیمات از پیش تعیین شده خواهد کرد که نسبت به محرک های آشنا یا نا آشنا، واکنش های بدون تغییرو فکر نشان خواهد داد. بنابراین برای درمان حسادت و همچنین هرگونه شرطی شدگی، لازم است به یک بازنگری بسیار دقیق به عمیق ترین لایه های درونی و همچنین کنکاش در دوره های فراموش شده کودکی پرداخت و به آن به دید یک ترومای روحی که ریشه در گذشته دارد نگاه کرد در غیر اینصورت تمامی درمان ها برای آن به تغییرات ظاهری ختم خواهد شد و ریشه این غریزه ویرانگر، در درون انسان دست نخورده باقی خواهد ماند و در آینده مشکلات جدی تری برای شخص به بار خواهد آورد.