جدیدترین مقالات
با این کتاب در یک پادکست با نام گیاهخواری آشنا شدم، کتابی بود که باعث شد یک نفر از خواندن آن گیاهخوار شود، با این که این کتاب هیچ تبلیغی در جهت گیاهخوری نداشت و نمی خواست خواننده را به آن سمت ترغیب کند، اما به شکلی، به بهره کشی های انسان از حیوانات اشارهداشت و داستان را از زبان حیواناتی که با مزرعه دار در ارتباط بودند روایت می کرد.
داستان ماجرای مرغی بود که برای زندگی وبرای رسیدن به آرزوهایش جنگید و در تمام طول زندگی اش برای این هدف تلاش کرد، و البته زندگی اش پر از فراز و نشیب و ناملایمات ریز ودرشت بود. او در طول زندگی اشبسیار خطر میکرد و خودش را در دامن ناشناخته می انداخت و با آن مواجه می شد، همین تلاش و متمرکز بودنش او را یک پله در مسیر رشد و تحقق آرزوهایش پیش می برد، داستان غم انگیزی پر از احساس هم دردی با قهرمان داستان است، ایکاش نویسنده ی آن مرغ داستانش را بیشتر زندگی می کرد و خواننده را بیشتر و واقعی تر با غم و شادی های مرغک داستانش همراه می کرد، تا در لحظاتی که می خواست حرف نهایی اش را به خواننده بزند، تاثیر گذاری بیشتربود.
موضوع را بسیار دوست داشتم اما پرداختن به موضوع، و شاید ترجمه ی آن بخشی که لطف داستان و حرفی را که نویسنده می خواست بزند، باخود می برد و اثری که باید در خواننده می گذاشت را کمرنگ میکرد، البته این نگاه من است و شاید نظر شما عزیزان در پایان قصه طور دیگری باشد، باید تاکید کنم کتابی که بدون تبلیغ موفق شده باشد سبک زندگی را درفردی تغییر دهد، قطعا کتاب تاثیرگذاری است. از خواندن آن لذت بردم ودر طول خواندن آن سرنوشت قهرمان داستان برایم اهمیت داشت و پایان غم انگیزش، حقیقتی انکار ناپذیر است، آن را برایتان تعریف نمی کنم تا خودتان به خواندن ترغیب شوید و از دیدگاه خودتان با آن مواجه شوید.
مرغی که آرزوی پرواز داشت کتابی کم صفحه است که به راحتیمی شود آن را در کمتر از یک روز خواند و از خواندن آن لذت برد، خواندن آن را به دوستانم که به دنبال کتاب های خوب و کم صفحه هستند، و یا هر کسی که به خواندن علاقه دارد، توصیه می کنم.
